توضیحات
هیچ امری دشوارتر از این نیست که گونههای رمان و داستان را صرفا تخیل و تفنن ادبی بنامیم بیآنکه در نگاه نقادانه و تجزیه و تحلیل درنگ ننماییم که آیا ذات عصیانگری که در ماهیت تفکر هر نویسندهای نهفته بوده تا چه اندازه بر شناخت و بینش مخاطبان اثرگذار بوده است؛
این همان زخم آغازین است و شکی را که لازمه رشد و فرا رفتن از تمامی تخیلات که این نویسندگان شهیر بر پیش چشم همگان گشوده نگه داشتهاند آنهم برای تمامی انسانهایی که دم به دم در حال مرگیدن هستند امید دوباره دادهاند تا ارزشهای حقیقی را دنبال کنند و پرورش یابند هرچند در فراسوی وحشت و سکوت اما بهدرستی از این غنیترین موهبت یعنی نوشتن بهره جستند و هر انسانی را از مردابهای روحی رهاندند.
الهام عیسیپور از منتقدین جوان حوزه ادبیات به ویژه ادبیات داستانی است که نقد و تحلیلهای مختلفی از او در صفحات ادبی این سالها منتشر شده است.
عیسیپور پیش از این در همین حوزه، مجموعه «روانهایی میان دو پرانتز» چاپ و منتشر کرده است.
مجموعه جدید این منتقد جوان و خوشقلم با عنوان «خویشتن همچون دیگری» به بررسی، نقد و تحلیل تعدادی از رمانها و مجموعه داستانهای منتشر شده در سالهای اخیر پرداخته است.
«همه ما در گوشهای از قلبمان یک خیابان بهار داریم که هیچ وقت فراموش نمیشود؛ هر نشانهای، سرودهای یا ترانهای آنها را به طرف خیابان بهار سوق میدهد؛ مانند انگشت ششم به گفته زندهیاد هوشنگ گلشیری، همان یک تکه گوشت اضافی میشود نمازخانه کوچک، بنابراین رهیافت نشانه شناختی به نقش ترانه و شعر حاکی از آن است که مخاطب میان درک زبانی اشعار و مضامین و درونمایه آن به نگرشی قابل قبول رسد و افزون بر آن از سلطه عدم آگاهی و شعور به بنیان واقعیت و پیشداوریهایی که هم جهانبینی و هم نظام ارزشهای حاکم بر جامعه را تشکیل میدهد رهایی یابد.»
نظرات
هنوز هیچ نقد و بررسی صورت نگفته است.