توضیحات
ویرجینیا تا سال 1922 دو رمان به نامهای «سفر به بیرون» و «شب و روز» منتشر کرده بود.
این دو رمان بر اساس سنت رماننویسی انگلیسی قرن نوزدهم در شکل روایی واقعگرایانهی مرسوم نوشته شدهاند، سبکی که ویرجینیا از همان ابتدا مطلقاً نمیپسندید.
وولف سرانجام در رمان «اتاق جیکوب» جرأت میکند افسار سنت را پاره کند.
وی در دفتر خاطراتش خاطرنشان میکند که سرانجام چراغی را که میخواست یافته است:
«من از هر چه دوست دارم مینویسم و دیگران هم هر چه دوست دارند بگویند، بگویند.»
رباب محب، نویسنده، شاعر و مترجم ایرانی ساکن شهر استکهلم سوئد، برای نخستینبار این رمان را به زبان فارسی ترجمه کرده است؛ رمانی که بنا به روایتش در بسیاری از دانشگاههای اروپا و کشور سوئد بهعنوان یک کتاب مرجع و یکی از سرچشمههای مدرنیسم در ادبیات استفاده میشود.
از رباب محب پیش از این آثاری همچون «بهار در چشم توست»، «وارینیا»، «آنام کوچک خدا»، «زنجمورههای مخدوش»، «پس از این اگر از هراس خالی بمانم»، «از زهدان مادرم تا باب تمثیلات»، «من پارههای یک منظرهام»، «اسب چه میداند از منطق اسب بخار»، «پاورقی»، «جهان از یک عطسه میمیرد» و «من کاراملی هستم در دهان مرگ» در حوزه شعر راهی بازار نشر شدهاند.
در حوزه ادبیات داستانی نیز آثاری همچون با «دستهای پُر به خانه بر میگردی»، «یک سرگذشت و دو نامه»، «مووی استار و شاخههای گل رُزِ روزهایِ یکشنبه»، «مهرگیاه»، «آغوش پدر خانهی فراموشی»، «آناتومی فصلها و آلبالو» «خارج از گود» و «چیستان ابوالهول» از او منتشر شده است.
نظرات
هنوز هیچ نقد و بررسی صورت نگفته است.