دلم می خواد بشینم روبرویت
بچینم گل بریزم روی مویت
مثه عاسل که آمخته ی نباتن
بچوشم جفت نارنج و گلویت.
عاشقانه هایی بومی که یاد آور محبت و همدلی نیم قرن پیش مردمان این سامان است بدون تردید می تواند برای خیلی ها خاطره انگیز باشد.
شاعر از سر تواضع و به رسم سپاسگزاری، این گنجینه واژگان را به گنجینه واژگانش- پدرش، علی فضل الله- پیشکش کرده است. یکصدو هشتادو دو دوبیتی بومی با اعراب گذاری و فرهنگ واژگان در این کتاب (باد میون کاکل) آمده است. وام گرفتن از واژگان بومی- محلی برای پرداخت به اوضاع جامعه، گلایه از شرایط موجود، معرفی بیماری ها، مشاغل، فرهنگ کار، عاشقانه ها، سنت و آداب و رسوم، خوراک، پوشاک، جغرافیا، پوشش گیاهی، درندگان و چرندگان،حالات و رفتار، بزرگان، مناسبت ها، آوازها و نواها، محصولات، ارقام نخیلات، روایت های تاریخی، جامعه، صنایع دستی، با هدف زنده نگاه داشتن، واژگان اصیل محلی [فین] در این کتاب جالب و خواندنی نگاشته شده است.
تعریف عاشقانه و شاعرانه شاعر از دوبیتی:
دوبیتی شور شیرینن همیشه
دوبیتی داخ لیلی بر دل ایشه
دوبیتی سرگمار باغ عشقن
سر سرگ جوونی منزل ایشه.
وجه تسمیه:
غمت ریچاک و مانند گلی تو
تو دور از کت مبو چون سمبلی تو
دلت دریا و قلبت مهربنن
مث باد میون کاکلی تو.
میانه ی بیت آخر دوبیتی 102 که با قلم درشت روی رنگ فیروزه ای پشت جلد کتاب و زیر عکس دو در سه ی شاعر نقش بسته است به عنوان نام کتاب انتخاب شده است.
دو چشم عاسلیت روزم شو ایکه
تلوه ایکردم بی مه خوو ایکه
به ابروی کمون و تیر مژگان
کت ایکه لاشم و خونم رو ایکه.
محمود سالاری شاعر نیک محضر و ساده دلی است که 30 سال جامه معلمی بر تن داشته است. اینک به پاسداشت از فرهنگ زادگاهش طی 6 ماهه اخیر سومین کتاب شعر بومی اش را روانه ی بازار کتاب کرد. “چه پنهون از شما” و ” بی که بگم بی دل خم “از دیگر آثار این شاعر خوش بیان فینی است.