نمونه کارها – قالب کلاسیک

  • تکه ای از تو بودم

    چقدر اتفاقی اتفاق می افتد سایه ای به سایه ای در نهایت عشق بگوید دوستت دارم

  • اوها بلد بودند

    اسم کتاب اصلا شاعرانه است. جمع بستن یک ضمیر جمع، جالب است. انتخاب آگاهانه پاره ی چهارم دومین شعر بخش دوم کتابش که به آیه شریفه 187 سوره بقره اشاره دارد برای نام کتاب، قابل تحسین است. ...[اوها،بلد بودند] و هی جادوت می کردند تا جیب پایینی فقط جاروت می کردند با حس من،گاهی کمی هم بوت می کردند؟ اصلا نمی فهمی، نمی فهمی، نمی فهمی... این بخش از شعر پشت جلد مات و خاکستری و زیر عکس شاعرانه شاعر آمده است.

  • شانه هایم آلزایمر ندارد

    عبور می‌کند گل از نامت وصله بر پیراهنی پوسیده و زمین هنوووز مردگان را به آغوش می کشد این‌جاست که دست‌هایت فرصتی است فروریخته از شانه‌هایم

  • باد میون کاکل

    شاعر از سر تواضع و به رسم سپاسگزاری، این گنجینه واژگان را به گنجینه واژگانش- پدرش، علی فضل الله- پیشکش کرده است. یکصدو هشتادو دو دوبیتی بومی با اعراب گذاری و فرهنگ واژگان در این کتاب آمده است.

  • نگارینه در برقع

    این هنر عامیانه، هنرمند و یا تولیدکننده مشخصی ندارد و همین امر سبب می شود تا هر هنرمندی متاثر از شرایط اجتماعی و طبق سنت هنری رایج چیزی به آن بیفزاید.

  • 1
  • 2