توضیحات
وآ عطر گل ابریشم
مختصری درباره این اثر:
*این یک اثر عاشقانه است.* نخست اینکه اثری که شاعر با حسی سرشار از شعر، در اتمسفر سرد استکهلم با عشق، به “بل” و شریک فرزانه ی زندگی اش “رعنا” پیشکش می کند. از منظر دیگر، عشق به زادگاه[بندرعباس] موجب شده تا اشعار متفاوت سالیان متمادی 1984 تا 2020 خود نزدیک به چهار دهه، از راولپندی پاکستان تا شبه جزیره اسکاندیناوی را به گویش محلی بسراید. حضور در محضر معطر گل ابریشم و انتخاب این نام برای نخستین و تنها اثرش نیز بیانگر عشق عمیق وی به این سرزمین ساحلی است که خاطرات کودکی تا جوانی اش را با این درخت گرمسیری رقم زده است. پنجاه شعر دلنشین بعلاوه 13 صفحه واژهنامه، با ظرافت و دقت انتخاب و در قالب این کتاب خوب به پشتیبانی گویش بندری آمده تا کلام ما را بدین سبب شیرین تر سازد.
ویژگی های خاص اشعار :
استفاده از ترکیبات نو و خلاقانه و همچنین عناصر اقلیمی نظیر: “کوش زمین”[دامان زمین]، زمین فگرات زده[سرزمین نحس و نفرین شده]، جوال خفنتکی زندگی [جوال خفه کننده زندگی]، گفیر مهربنی[زنبیل مهربانی]و …
بهره گیری از واژگان خاص بندری مثل: “شرشروک”[آبشار]
شبرازی[برازنده اش بود]، شبرخشی[می درخشید]، کتال[ردیف، صف]، گنال[کفتر کوهی]، گهمورت[شمشاد کوهی]، گک مار[سوسمار صحرایی]، لیچار[سخن بد و بیراه]، مرهت[مهره ی گردن]، وارنگی[وارونه]، ورشیده[پوسیده]، وآ ماش[مواظب]، هرس[بلند شو]، هویس[ پی در پی] و … به شعر وی هویت ویژه ای بخشیده است. شعری که از وجود او بر می خیزد و در واقع انعکاس اندیشه و نگرشش به پیرامون و جامعه است. شعری که انتقاد، امید و ناامیدی، در آن به هم رسیده اند و این تناقض، مخاطب را به حال خود رها نمی کند.
وجه تسمیه:
شاعر، گلبرگی شناور است با دلی بی سرانجام که با خاطرات سالیان دورش زندگی می کند. محمود صادقی، از شعر نوستالژی “سوزترین بهار”، وام گرفته و این اسم سبز و دلپذیر را بر کتاب خود نهاده است.
نظرات
هنوز هیچ نقد و بررسی صورت نگفته است.