توضیحات
#لبخندی_در_نستعلیق_باران
مجموعه شعر
#ابراهیم_آرمات
لبخندی در نستعلیق باران نوشته ی « ابراهیم آرمات » شاعری از جنوب ایران ، هرمزگان و شهرستان میناب است. دانش آموختۀ رشتۀ تاریخ و در دبیرستان‌های میناب ، تاریخ تدریس می‌کند پس از مجموعۀ « ماهی‌ها در خونم شنا می‌کنند » این مجموعه شعر (لبخندی در نستعلیق باران) ، کتاب دوم اوست.
شعر آرمات مانند غالب شاعران هم نسلش در دهۀ جاری زبانی ژورنالیستی با بهره‌گیری توامان از دو عنصر تصویر و گاهی ظرفیت‌های زبان گفتار است از این منظر ممکن است مخاطب جدی و آشنا به شعر امروز را کمتر غافلگیر کند اما حوزۀ معنا ، عرصۀ دست‌ورزی شعر ابراهیم آرمات است جایی که شعر با تعمق در معنی ، مخاطب را در برابر گفتمان انتقادی خود از وارونگی‌های جامعۀ امروز قرار می‌دهد.
در عصر میان‌سالگی‌ام
اگر زن آفریده می‌شدم
جوانیِ مادرم بودم
با گیسوی سرسپرده در صداهای دورَگه
صورتی چَک‌خورده
در احتمال لگدی به پهلو
تا سقط لبخندی در پستو
با بچه‌های نارس ته صبح شهریور می‌ماندم
تا تو مرا دود کنی در وینستون
تنه‌ام در محاق بادگیر
گرمم می‌کند کودتایی پشت نگاهت
پگاهی مانده در پلک‌هایت
من اگر مرد آفریده می‌شدم
پیری پدرم بودم
کشنده‌‌ای عصبی که
کریدور شمال جنوب را دور می‌زدم
دیکتاتوری مطلق در خانه…
نظرات
هنوز هیچ نقد و بررسی صورت نگفته است.