« مهدی بردبار » اهل برازجان در استان بوشهر است استانی که همیشه فکر کردهام نوشتن ، مخصوصا برای خلق داستان در خون آنهاست « زندانی » مجموعه داستانهای کوتاه از این نویسندۀ جوان است.
قلم مهدی بردبار برای خلق داستان، قاعدۀ پیچیدهای ندارد.
او داستانش را از دل ماجراهایی آغاز میکند که برای مخاطبانش پارادوکس خیلی دور و خیلی نزدیک را به همراه دارد.
فضای ملموس خلق شده در داستانها با شخصیتهایی باور پذیر میتواند روی سکۀ خیلی نزدیک باشد اما او وقتی از دل روایتهای عینی و فضاهای ملموس، دریچۀ خیال را میگشاید دیگر به جنبههای باور پذیر و عینی ماجرا کاری ندارد.
از این منظر، داستانهای مجموعۀ زندانی تلفیقی از این روایتهای خیلی دور و خیلی نزدیک است تا نویسنده برای تکمیل آنچه در اندیشه دارد مشارکت ذهنی مخاطب را نیز به ماجرای داستانهایش بکشاند.
از این کوههایِ سر به فلک کشیده میتوانم همهی هستی را ببینم و آن را ستایش کنم و نیازی به دولا راست شدن در مقابلِ یک بُت را نداشته باشم.
جرمِ پدرانم از روزی آغاز شد که چار دست و پا رویِ زمین راه میرفتند اما فکری عجیب به ذهنشان رسید و تمام قد رویِ دو پایِ خود راست قامت ایستادند دستانشان آزاد گشت و نگرششان به هستی تغییر کرد و دیگر بار سر بر جلویِ هیچ بُتی خم نکردند…
نظرات
هنوز هیچ نقد و بررسی صورت نگفته است.